کودک میوهی باغ زندگی و ثمرهی رابطهای سالم در چارچوب ازدواج هست. این موجودات پاک و بی گناه، به قدری دوستداشتنی هستند که هرگاه صحبتی از آنان به میان بیاید، دل همگان را میربایند. کودکان نه تنها باعث شیرینی و طراوت هر چه بیشتر زندگی میگردند، بلکه میتوان در آنها به عنوان آیندهسازان جهان نیز نظر کرد. چرا که هر کودکی، در صورت وجود شرایط مساعد، روزی بزرگ خواهد شد و رشته امور بسیاری را به دست خواهد گرفت.
هر چه که تاریخ جلوتر رفت، بیش از پیش واضح شد که تا چه اندازه ارزش نهادن و سرمایهگذرای برای این موجودات نازنین حیاتی و مفید است. زیرا از یک سو تاثیر کودکان در آیندهی بشریت مشخص شد و از سمت دیگر تاثیر چند برابری هر آموزش و توجهی در دوران کودکی واضح گشت.
جهت آشنایی با روز جهانی کودک ادامه مطالب زیر را مطالعه فرمایید:
تاریخچهی آشنایی با روز جهانی کودک
یونیسف
بعد از جنگجهانی دوم و در پی آن، حوادث و رخدادهای ناخوشایندی که برای بشریت و به ویژه کودکان دنیا اتفاق افتاد، در سال ۱۹۴۶، مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای حمایت از کودکان ابتدا اقدام به تاسیس « انجمن بینالمللی ویژهی کودکان سازمان ملل» یا به صورت اختصاری «یونیسف» کرد. سپس در سال ۱۹۵۳، بالاخره یونیسف توانست به عنوان یکی از بخشهای دائمی سازمان ملل متحد به فعالیت خود ادامه دهد؛ و در پی آن نیز تصمیمی مبنی بر قرار دادن روزی برای گرامیداشت کودکان در سال اتخاذ شد و روز ۸ اکتبر از طرف یونیسف روز جهانی کودک اعلام شد.
آشنایی با روز جهانی کودک و پیماننامهی حقوق او
پیماننامهی حقوق کودک یک کنوانسیون بینالمللی است که تمامی حقوق همهی کودکان جهان از جمله حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را بیان می کند. تمامی که کشورهای عضو سازمان ملل به جز ایلات متحده آمریکا و سومالی، این معاهده را به رسمیت شناخته و امضاء کردهاند و به موجب آن موظف و مکلف به اجرای آن هستند و میبایست درباره احکامی در چارچوب آن، تسلیم کمیته حقوق سازمان ملل متحد گردد.
به این ترتیب این سند مقبولترین سند حقوق بشر در طول تاریخ است.
آشنایی با روز جهانی کودک :بر اساس اولین مادهی این پیماننامه، هر انسان با کمتر از ۱۸ سال را کودک مینامند؛ مگر آنکه قانون لازمالاجرا درباره فرد (قوانین جاری کشور تابعه) در مورد کودک سن کمتری را تعیین کرده باشد. این کنوانسیون شامل ۵۴ ماده و دو پروتکل اختیاری است که چهار اصل پایههای آن را میسازند:
- هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد.
- هنگامی که در رابطه با او تصمیمی اتخاذ می شود، باید که منافع عالیه او در راس همهی امور قرار گیرد.
- هر یک میبایست حق حیات داشته باشد و رشد کند.
- هر کودکی حق دارد به طور آزادانه عقاید و نظرات خود را بیان کند و این نظرات باید در همهی اموری که به او مربوط میشود، مورد توجه قرار بگیرد.
نیازهای اساسی
همان طور که گفتیم حیات و رشد از حقوق مسلم تمام کودکان است. به همین منظور به بررسی نیازیهای اساسی آنها در مسیر زندگی و رشد میپردازیم.
انسان دارای دو بعد جسمی و روانی است، در نتیجه دور از ذهن نیست که بر همین مبنا ما نیازهای او را به دو دستهی اصلی مادی و معنوی تقسیم کنیم. به طور قطع که هر دو این ابعاد برای رشد هر فردی لازم و توجه به آنها ضروری است و نادیده گرفتن یا کم توجهی به کدام میتواند اثرات مخرب زیادی به بار آورد.
نیازهای جسمانی از اساسیترین نیازهای آنها
در ادامهی این مطلب به صورت مختصر برخی از انواع این نیازها را بیان خواهیم کرد.
تغذیه و مسکن
نیاز به غذا و سرپناه از اولین و مهمترین نیازهای خردسالان است. باید توجه داشت که اغلب آنها قادر نیستند نیازهای خود را به تنهایی رفع کنند و به همین جهت وجود والدین و سرپرست ضرورتی غیرقابل انکار است. حال میتوان گفت سیر و در امان نگه داشتن بچه از وظایف اولیه هر والدی است. واضح است که کیفیت و کمیت تغذیهی کودکان به شدت در سلامتی و تندرستی او در طول زندگی اثرگذار و بسیار تعیین کننده است.
امنیت
پس از تغذیه و مسکن شاید بتوان گفت مهمترین نیاز مادی هر کودکی، تامین امنیت جانی وی در برابر خطرات احتمالی است؛ بهویژه در سنین نونهالی که حتی تشخیص خطر نیز برای او دشوار و تا حدی ناممکن است. والد یا سرپرست باید تا حد امکان تلاش کند که حتی در معرض تهدیدها و خطراتی که ممکن است پیش بیایند، قرار نگیرد. هر حادثهای جدا از عواقب و مشکلات جسمانی، میتواند باعث بروز بیماریهای روانی در مدتها بعد شود.
خواب و استراحت
نیاز به آرامش و استراحت مخصوصا در قالب خواب شب تاثیر و اهمیت قابل توجهی در رشد همهجانبهی آنها دارد؛ چه بسا که بسیاری از مراحل رشد هر فرد فقط در خواب اتفاق میافتد. بنا به همین دلایل است که توجه والد یا سر پرست به خواب آنها، بهویژه در شب، برای سیر مراحل رشد و تکامل درست و سریع آنها الزامی است.
نیازهای روانی از نیازهای اساسی خردسالان
باید توجه داشت که هر چند نیازهای مادی هر کودکی بیشتر قابل رویت هستند و به همین دلیل کمبود آنها بیشتر احساس میشود، اما هرگز نباید فکر کنیم که از نظر درجهبندی، نیازهای مادی اهمیت بیشتری نسبت به نیازهای روانی دارند. در ادامهی این مقاله میبایست بهصورت مختصر و کوتاه بعضی از انواع نیازهای روانی را بررسی کنیم.
عشق و محبت
نیاز به عشق و علاقه در وجود آدمی به امانت گذاشته شده است و از دورانی که فرد در رحم مادر خویش پرورش پیدا میکند تا بدو تولد و پس از آن نیز ادامه میابد. این نیاز به اشکال مختلفی بروز پیدا میکند که میتوان بیقراریهای کودکان برای یافتن آغوشی گرم را از جملهی آن دانست.
انسانها و بهویژه خردسالان هر در سن و شرایطی محتاج محبت هستند، حتی اگر خود را لایق آن نداند، باز هم نیاز به محبت را در خود احساس میکند. در نتیجه ضروری است که والد یا سرپرست، حتی به هنگام خشم و ناراحتی نیز از بروز عشق و محبت خود به کودکان خودداری نکند.
در این مورد یکی از رفتارهای اشتباه و مشکل آفرین بزرگترها نسبت به بچه ها ، تهدید او به دوست نداشتن در زمان انجام خطا است؛ روشی که نهتنها راهگشا نیست، بلکه باعث بروز اضطراب و ترسهای مخرب و ریشهدار در آنها میشود و میتواند تا بزرگسالی او ادامه پیدا کند. از طرفی دیگر این راهکار پس از مدتی قدرت خود را از دست داده، والد و محبتش در نزد آنها بی اعتبار و کم رنگ میشوند.
جالب است بدانید محبت میتواند باعث حس اعتماد به نفس کودک نیز شود.
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش کودکان در همهی ابعاد درونی و بیرونی نیازی آشکار است. در گام اول نظارت بر محتوا و کیفیت آموزش به آنها و در گام بعد پرورش این آموختهها در وی دریایی بسیار عمیق و پهناور است که ورود به آن نیازمند اندوختهی علمی فراوان و مهارت لازم برای تربیت و بکار بستن آن دانسته ها دارد. هر چند که مرحلهی نخست این مسیر آموزش است، اما با تجربه به انسان اثبات شده که آموزش جدای از پرورش و یا حتی نابرابری این دو عواقب بسیاری برای هر فرد و به خصوص کودکان دارد.
جامعهپذیری و کسب مهارتهای اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و همواره در جمع و به صورت گروهی زندگی میکند. لازمهی این نوع از زندگی کسب برخی مهارتها برای تعامل و هماهنگی بیشتر در سطح جامعه است.
به همین جهت ما باید به عنوان والد یا سرپرست همواره دغدغهی تربیت فرزندان خود را از نظر برخی مهارتهای اجتماعی داشته باشیم تا آنها بتوانند در آیندهی زندگی خود در چارچوب قوانین و مقررات در جامعه حضور پیدا کرده و فعالیت کنند. خوب و بد را از هم تشخیص داده و بین عقل و احساس خود مرزی قائل شوند. و به بهترین نحو با همنوعان خود تعامل داشته باشند.
کسب مهارتهای اجتماعی و تربیت در این باره، مانند سایر امور، در دوران خردسالی از اهمیت و تاثیر دو چندانی برخوردار است.
سخن پایانی
روز جهانی کودک یک فرصت بینظیر است تا به خاطر بسپاریم که کودکان آینده جامعه هستند و حقوق و نیازهای آنها باید به درستی تامین شود. این روز یادآور مسئولیت ما در قبال سلامت، آموزش و رشد صحیح کودکان است.
با گذشت زمان، پیشرفتهای قابل توجهی در حفاظت از حقوق کودکان صورت گرفته است، اما هنوز هم بسیار کار داریم. همچنان بسیاری از کودکان در سراسر جهان با مشکلات مختلف روبرو هستند، از جمله فقر، ناتوانی، خشونت و تبعات دستکم آوردن اصول بنیادین حقوق بشر.
باید به خاطر داشت که هر کودک حق دارد به زندگی سالم، تحصیلات مناسب و فضای امن دست پیدا کند. همچنین، باید به آگاه سازی عمومی درباره حقوق کودکان و اهمیت آن توجه کنیم. این روز میتواند فرصتی باشد تا همه ما به دستاوردهای بزرگ و چالشهای باقیمانده در حفاظت از کودکان فکر کنیم و به جامعه بینالمللی یادآور شویم که هنوز بسیار کار دارد.
مقاله ای که مطالعه فرمودید بخشی از آشنایی با روز جهانی کودک بود .
امیدوارم کودکان سرزمینم همیشه خندان ،قوی و موفق تر از دیروز باشند
روز جهانی کودک مبارک.
سلام دلیل اینکه در اکثر کشور ها آشنایی با روز جهانی کودک دارند چیه؟
چرا همه باهم روز جهانی کودک رو جشن نمیگیرن
روز جهانی کودک مبارک.
روز جهانی کودک بر همهی کودکان جهان مبارک باد.